یکبار در شروع کلاس و یکبار در پایان آن حضور و غیاب میکنند. این راهحلیست که برگزارکنندگان دورهی آموزشی بهکار بستهاند تا معلّمان نتوانند کلاسهای دانشافزایی را بپیچانند. تقریباً عموم معلمانی که در دوره شرکت کردهاند دوشیفت کار میکنند. وخسته وناتوان وفقط برای گرفتن گواهی حضور ونیم امتیاز؟!فراگیران در جلسات خستهتر و بیحوصلهتر از آنند که چیزی بیاموزند یا در گفت و گویی شرکت کنند. این تازه حکایت روز اول است. برای پر کردن ۳۶ساعت باقیمانده باید تقریباً 5روز دیگر به همین منوال در جلسات حاضر شویم. مدرس تاریخ ویا ....یک فایل پاورپوینت روی لپتاپش دارد که مطالبی را از روی آن برای ما میخواند.وگاهی هم نمایش می دهد.
دیتای کلاس هم خراب است وبعد از آنکه وقت زیادی از کلاس گرفته می شود استاد دیتا را روشن می کند تا نور روی پرده بیندازد و ما هم محتویات آن فایل را ببینیم. او مشتی مطالب را از رو میخواند و پیش میرود. چند نفری دفترچه یادداشتی یا سالنامهای مقابلشان گشودهاند و جملات استاد را یادداشت میکنند. یکی دو نفر در گوشهای از کلاس چرت میزنند. دو سه نفر با همراه هوشمندشان مشغولند. چهار پنج نفر از آقایان نیز ته کلاس دوره گرفتهاند. دوسه نفری که در کلاس هم چون اینجانب استاد را به چالش می کشاندیم مورد اعتراض وتمسخر همکاران قرا می گرفتیم ؟!خلاصه گاهی استاد اسلاید هایی در مور د مخاطرات طبیعی ،تاریخی واجتماعی برای ما به نمایش می گذاشت به اسلاید کار گروهی که میرسد از جایش برمیخیزد. از ضرورت کار گروهی در کلاس و تدریس به شیوههای نوین داد سخن سر میدهد. چرا این کار گروهی را در کلاسش عملی اجرا نمیکند تا بدانیم چند مرده حلاج است و چیزی از او بیاموزیم؟
مزایای کار گروهی و شیوههای نوین تدریس را از روی جزوه میخواند و از روی دشواریهای اجرای این شیوهها میپرد.
نمیگوید کار گروهی با 30نفر دانشآموز چهارده ویا پانزده ساله در یک کلاس کوچک، که از نظر وقت و تجهیزات در مضیقه است، چگونه ممکن است. او مدام بر اهمیت مسائلی تاکید میکند که در کلاس خودش هرگز به آنها نمیپردازد.
او میخواهد چیزی را به ما بیاموزد که خود به آن اعتقادی ندارد و یا اصلاً آن را درک نکرده است.
از ما میخواهد شیوههایی را به کار ببریم که خود با آنها بیگانه است. با این همه گلهای نیست. همه راضیایم.
او میداند که ما آمدهایم ساعتمان را پر کنیم تا در ارزشیابی امتیاز دورههای آموزش ضمن خدمت را از دست ندهیم. ما هم میدانیم او آمده ساعت بیکاریاش را پر کند و دستمزدش را بگیرد.
ساعت به کندی میگذرد …
حوصلهمان سر رفته. تازه میفهمم بچهها که مجبورند روزی پنجساعت روی این صندلیها و نیمکتهای چوبی بنشینند و جیک هم نزنند از دست آدمهای پرحرفی چون ما معلمها چه عذابی میکشند.
یکنفر تیری میاندازد و میگیرد:”استاد، ببخشین. با این کتابهای جدید بچهها خیلی بیسواد شدن. همون کتابهای قدیمی بهتر نبودن؟ چیه این خخ و قق؟“ چند نفری گفتههایش را تایید میکنند. استاد حرف او را قطع میکند و با قاطعیت از کتب تازهتالیف دفاع میکند.
عبدالقادر عثمانی رودی, [۱۲.۰۸.۱۷ ۱۶:۲۹]
عبدالقادر عثمانی رودی, [۱۲.۰۸.۱۷ ۱۶:۲۸]
به پشت میزش برمیگردد و در لپتاپش یک فایل پیدیاف را میگشاید. جدولی روی پردهی نمایش نقش میبندد. با انگشت اشاره جایگاه نامطلوب دانشآموزان ایرانی شرکتکننده در آزمون پرلز را نشان میدهد و میگوید بعد از این بود که تصمیم گرفتند کتابهای درسی را تغییر دهند. وهلهله در کلاس ایجاد می شودتا اینکه مأمور حضور و غیاب بدون اینکه درب کلاس را بزند یکدفعه از راه میرسد. صدای صلوات در کلاس میپیچد. دومین روز دوره هم به پایان خود نزدیک میشود:”خسته نباشید استاد.“
روزهای باقیمانده نیز به همین منوال طی میشود. خروار خروار بحث نظری، کمثمر و تکراری. مدرس در آخرین جلسه اسامی را از روی لیست میخواند ودر آخر جلسه یک نمونه سوال به فراگیران می دهد وآنها با مشارکت یکدیگر به سوالات جواب می دهند
استاد داستان ما، که دورههای کشوری تدریس علوم اجتماعی رابدون واسطه و زیر نظر مؤلفان گذرانده و آن گونه که شرح دادم در کلاسهای ضمن خدمت بهشدت از ایدهی تغییر محتوای کتب تاریخ ،علوم اجتماعی دورهی ابتدایی ومتوسطه دفاع میکرد،
حق با اوست. درست میگوید. کتابهای درسی به درستی تغییر کردند؛ اما اهداف مدنظر از گروه مؤلفان بهخوبی به معلمان منتقل نشده و ابزارهای لازم برای بهکارگیری شیوههای نوین تدریس و ارزشیابی در اختیار آنان قرار نگرفته است. آیا این است معنای تحول؟!
خلاصه این دوره ضمن خدمت به پایان رسیدودر ذهنم سوالاتی باقی مانداز جمله که
چگونه میتوان با مدرسانی که به گفتههایشان ایمان ندارند، نگرش معلمان را تغییر داد؟
چگونه میتوان با اساتیدی که به عمق آنچه میگویند آگاهی ندارند، عملکرد معلمان را بهبود بخشید؟
چگونه میتوان با کسانی که ضرورت تغییر در نظام آموزشی را به رسمیت نشناختهاند، تغییر را عملیاتی کرد؟
فرهنگی ،اجتماعی ،تاریخی ،جغرافیایی...