به بهانه اول مهر....

ساخت وبلاگ

باز قطار سریع السیر سال تحصیلی به ایستگاه مهر نزدیک می شود.و تابستان عبور سبزش را را در حریم مهر جان می بخشدو صدای کفش های  دانش اموزان را در کوچه پس کوچه های مهر می شنوی.
اول مهر که می آید حس غریبی با خود می آورد، حس غریب و آشنای مدرسه، نیمکت های چوبی، دفترهای چهل برگ و شصت برگ، معلم های زمخت، مشق شب....

من همیشه گذر عمر، تغییر و دگرگونی و بالاتر رفتن سن را در اول مهر احساس می کنم.

اول مهر همیشه یادآور یک کلاس بالاتر رفتن و حس غرور و بزرگ شدن را  با خود دارد. بچه‌ها با شوق بسیار در اواخر شهریور با خریدهایشان خودرا برای روز اول مهر اماده می کنند، کودکان و نوجوانانی که با شور و نشاط در کلاس های درس حاضر می شوند. و خانواده‌هایی که با هزاران آرزو و اشتیاق  فرزندان خود را برای آموزش و یادگیری بدرقه مدارس می‌کنند، ولی شوربختانه این همه شور و اشتیاق و هیجان دیری نمی‌پاید که جای آن را به فضای کسالت‌آور کلاس‌های درس می‌دهد. جای بسی تأمل و درنگ است؛ چرا این همه اشتیاق برای بازشدن مدارس نهایتا دو، سه هفته بیشتر دوام ندارد؟ و بعد از آن دانش‌آموزان چشم به راه آلودگی هوا، برودت هوا یا بارش سنگین برف و یخبندان و... می‌نشینند که موجبات تعطیلی مدارس و متعاقبا شادمانی دانش‌آموزان و شاید بعضا معلمان را فراهم آورد.

 فضای خشک و یکنواخت کلاس‌های درس مسلما یکی از دلایل اصلی بی‌اشتیاقی دانش‌آموزان و در کنار آن تأکید زیاد خانواده‌ها بر فرزندانشان برای گرفتن نمرات عالی است و جای خالی نداشتن لحظات شادی‌بخش، تجربه‌های عملی و آموختن مهارت‌های زندگی را در مدارس بوضوح می توان دید. مدرسه محیطی نیست که دانش اموز در کنار  آموزش و یادگیری، شادزیستن را فرا گیرد  و تجربه کند.

 نقش متولیان اموزش در این راستا چه بوده است؟ کدام وزیر و رئیس دغدغه های اصلی اموزشی و پرورشی را مد نظر قرار داده است؟ آنان به دانش اموز و معلم بطور جدی پرداخته اند؟ معلمین در این میان چه وظیفه ای دارند؟  آن هم زمانی که خودشان درگیر هزار ان مشکل رنگ و وارنگ هستند!

شما وزیر محترم اموزش و پرورش ، دراولین روز مهر در یکی از مدارس تهران زنگ مهر را با چکش سیاست خواهید نواخت، پس آنقدر چکش تان  را محکم بزنید  که صدایش تا انتهای خرداد بپیچد و اصلا نگران نباشید که  چرا کسی صدای ذوب شدن معلم را  نمی شنود و شما  هر سال پرسش بی جواب مهر را باز هم تکرار کنید. پرسش های بی جواب و چرا هایی از جنس خودمانی.
 
جناب وزیر، بگذارید  پرسش مهر امسال را ما معلمین مطرح کنیم و بپرسیم.

چرا درد بی پولی دولت فقط در جسم نحیف آموزش و پرورش تنیده شده است؟ جمعیت بالای کلاس ها را چگونه  توجیه می کنید؟ عدم تناسب حجم کتب درسی با ساعات تدریس آنها را چگونه تحلیل کنیم ؟ تدریس موظف معاونان مدارس را با کدام استاندارد توجیه نماییم؟ حقوق ماهیانه یک معلم را چگونه وصف کنیم؟ بگذارید برای طرح پرسش مهر از کیفیت فضاهای اموزشی روستاها و هزاران مشکل حل نشده در آموزش و پرورش نپرسم!

چه به سر نهاد اموزش و پرورش امده است؟

برای همین است که شاید بشود گفت:

 اول مهر یعنی؛ آغاز ١٢ سال تحصیل برای اینکه مشخص شود دیپلم فایده ندارد. یعنی دانش آموز بعد از ۱۲ سال می‌‌فهمدکه  نه روخوانی خوبی دارد و نه املای خوبتری!

اول مهر یعنی دانش اموز  به دلیل خواندن کتاب‌هایی بدون‌خلاقیت به مدت ۱۲ سال، عملا هر میلی به کتاب‌خوانی درونش  وجود داشته باشد، از بین می رود!

اول مهر یعنی مسابقه مدرسه‌های غیرانتفاعی باهم و توجه نداشتن به مدارس دولتی! و ....

برای نواختن زنگ اول مهر چکش لازم نیست، سندان خودش صدا می دهد! صدایی از جنس شنیدن درد معلم. چرا که معلم که باشی، طعم شیرینیِ میوه رسیدهِ مهر را و گذر یکسال دیگر از عمرت را در کلاس های درس  بیشتر حس می کنی.

با همه این گرفتاری ها, معلم که باشی، ماراتن تپش قلبت با گذر دقیقه ها و ثانیه ها بیش از پیش، آهنگِ سرعت می گیرد! تو همان "معلمی"  هستی که کودک درونت بیش از هزاران کودک بیرون، دلتنگ مهرِ "مهر" است و مملو از شوق  دیدار!  دیداری دوباره با مهر و محبت

فرهنگی ،اجتماعی ،تاریخی ،جغرافیایی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی ،تاریخی ،جغرافیایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : osmani-khafa بازدید : 260 تاريخ : سه شنبه 13 آذر 1397 ساعت: 23:09