چرا زلزله تکانمان نمی دهد؟

ساخت وبلاگ

عبدالقادر عثمانی دبیر جغرافیا

چرا زلزله ها، زلزله ای در رویکردمان نسبت به سکونتگاههای شهری و روستایی به  وجود نمی آورند؟
خوب می دانیم که ایران در کمربند زلزله قرار گرفته و به لحاظ حرکات تکتونیکی زمین، سرزمین ما در مرحله پویایی و کوهزایی قرار دارد، گسلهای بزرگ رشته کوههای جوان زاگرس، البرز و ... هنوز زلزله های زیادی را در آبستن خویش دارند و ما هنوز به این واقعیت باور نداریم.
 اغلب مناطق کشور استعداد تکرار زلزله های 7 و 8 ریشتری را دارند و ما هنوز خانه هایمان را مانند تار انکبوت بی پایه و اساس و به دور از هرگونه استحکامی می سازیم.
سوال اینجاست که چقدر پایبند به آیین نامه 2800 زلزله در ساخت مسکن هستیم و تا چه حد از ظوابط ساخت و ساز اصولی پیروی می کنیم؟
و سوال دیگر اینکه در صورت بروز زلزله با دومینوی تهران و سایر شهرها چه می کنیم؟
تاب آوری شهری به عنوان موضوعی پذیرفته شده در دنیا که ابعاد مختلف فیزیکی، اجتماعی و مدیریتی شهرهای دنیا را در بر می گیرد، لازمه اش پیش زمینه های مختلفی است که ما از آن استانداردها بسیار فاصله داریم.
بر اساس آمار سرشماری نفوس و مسکن سال 1395، از کل 22830003 واحد مسکونی کل کشور، تنها 13059522معادل 57.2 درصد بادوام هستند و 9770481 واحد مسکونی نیمه بادوام و بی دوام هستند، به این معنی که اینگونه واحدها مقاومت لازم را در زمینه زلزله ندارند. هرچند که مساکن با دوام(مهر) هم(در زلزله اخیر غرب کشور) نشان دادند که تاب آوری لازم را در برابر زلزله ندارند و هنوز چه بسیار ابنیه و چه شهرهایی که امتحانشان را در برابر سیل و زلزله پس نداده اند؟
باید بپذبریم که حوادث و مخاطرات طبیعی هم می تواند امنیت ملی را تهدید کند و هم فجایع انسانی به بار بی آورد. یک لحظه تفکر کنیم... با وقوع زلزله ای 7-8 ریشتری در تهران چه اتفاقاتی رخ می دهد؟ امدادرسانی چگونه خواهد بود؟ آیا اصلا امدادرسانی به کوهی از خاک امکانپذیر خواهد بود؟
در جهان توسعه یافته هر رخداد و حادثه طبیعی، درسی است برای برنامه ریزی های آینده که بنیاد رویکردهای قبلی را ویران می سازد و راهکارهای اصولی تر اتخاذ می گردد.
در قرن های 18 و 19 کشور انگلیس و سایر کشورهای جهان توسعه یافته، از سیل های شهری درس عبرت گرفته و تصمیمات و برنامه ریزی های بعدی آنها در راستای کاهش خطر سیل بود. در ژاپن زلزله های مکرر موجب تصمیم ها و برنامه ریزی هایی شد که استحکام ساختمانها در قرن حاضر  مدیون آن تصمیمات است.
ما چه درسی از این همه رخداد طبیعی گرفتیم؟
با وقوع یک زلزله، سیل قبلی را فراموش می کنیم و با یک وقوع یک آتش سوزی ذهنمان درگیر مسائل مربوط به آن می شود، اما حوادث گذشته را خوب و زود فراموش می کنیم.
باید پذیرفت که تاب آوری شهرها و روستاهای ما مستلزم تغییرات بنیادی در نگرش ها و اقدامات مرتبط با آن است و این امر مقدور نیست مگر با عزم جدی دولت، باید نگاه دولت معطوف به این امر گردد.
اصل ۳۱ قانون اساسی کشور، داشتن‏ مسکن‏ متناسب‏ با نیاز را حق‏ هر فرد و خانواده‏ ایرانی دانسته و دولت‏ را موظف‏ به فراهم کردن زمینه اجرای این اصل و رعایت‏ اولویت‏ برای‏ آنها که نیازمندترند به‏ خصوص‏ روستانشینان‏ و کارگران‏، می داند. همچنین اصل ۴۳ قانون اساسی، اقتصاد جمهوری‏ اسلامی‏ ایران را‏ بر اساس‏ ضوابطی استوار می‏ داند که اولین بند آن "تأمین‏ نیازهای‏ اساسی‏: مسکن‏، خوراک‏، پوشاک‏، بهداشت‏، درمان‏، آموزش‏ و پرورش‏ و امکانات‏ لازم‏ برای‏ تشکیل‏ خانواده‏ برای‏ همه" می باشد.‎‎‎‎‎‎
در شرایط اقتصادی کنونی بسیاری از افراد قادر به ایجاد هیچگونه تغییری در مسکن خود نیستند، یقینا دولت در برابر همه این اتفاقات مسئول است. اولویت های دولت می بایست تغییر کند و جای برخی اهداف را جایگزین کند. مادامی که رویه ساخت و ایجاد مسکن به این صورت است، می بایست از اکنون در انتظار زلزله های بعدی و مخاطرات محیطی و مرگ هموطنان دیگری باشیم.
امنیت را از این به بعد اینگونه معنی کنیم: امنیت یعنی اینکه افراد بدون ترس از زلزله بتوانند در خانه هایشان بمانند و با چند پس لرزه شهروندان آواره خیابانها نشوند.
در پایان باید گفت با توجه به اوضاع موجود بخش ساختمان، انقلابی در ساخت و سازهای مسکونی(نه همچون مسکن مهر) لازم است و مطمئنا تنها با ایجاد تغیرات ریشه ای در نگرش ها و سیاستگذاری های دولت، می توان به این هدف دست یافت.

فرهنگی ،اجتماعی ،تاریخی ،جغرافیایی...
ما را در سایت فرهنگی ،اجتماعی ،تاریخی ،جغرافیایی دنبال می کنید

برچسب : تکانمان, نویسنده : osmani-khafa بازدید : 198 تاريخ : شنبه 4 آذر 1396 ساعت: 10:14